مقدمه و هدف: پیچیدگی ساختار پوشش گیاهی یک ویژگی مهم بومسازگانهای طبیعی است که معمولاً با عملکرد اکولوژیکی بیشتر مرتبط است. مطالعات نشان داده است که جوامع گیاهی متنوعتر از نظر ساختاری پیچیدهتر هستند. با این حال، شکل و کلیت این رابطه و مکانیسمهای مرتبط با آن به خوبی شناخته نشده است. از طرفی سرمایهها و خدمات بومسازگانهای جنگلی به دلیل تخریب و جنگلزدایی در بخشهای از کشور، بخصوص چشماندازهای کوهستانی به طور چشمگیری رو به کاهش است. هدف این پژوهش، ارزیابی تغییرات ساختاری تودههای جنگلی تحت تأثیر شدتهای مختلف تخریب در یک بومسازگان کوهستانی است. مطالعه با تحلیل شاخصهای ساختاری از جمله فراوانی، ترکیب، تعداد در هکتار، قطر در ارتفاع برابر سینه، ارتفاع درختان و وضعیت زادآوری گونههای چوبی، تلاش دارد تا به درک بهتری از روند تخریب و اثرات آن بر ساختار جنگل دست یابد. همچنین، این تحقیق به ارائه پیشنهادهایی برای مدیریت پایدار و احیای این تودهها تمرکز دارد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر در سه تودهی با ترکیب و ساختار و همچنین شدت تخریب متفاوت در جنگل ابر شاهرود استان سمنان انجام شد. در هر توده 3 قطعه نمونه 1 هکتاری به ابعاد (100×100 متر) به روش ترانسکت انتخاب شد. ترانسکتها موازی یکدیگر و در جهت کلی شیب مستقر شدند. در هر قطعهنمونه مشخصههای گونه، قطر در ارتفاع برابرسینه تمام درختان بیشتر از 7/5 سانتیمتر اندازهگیری و ثبت شد. از قطر برابرسینه و رویهزمینی، تراکم درختان قطور، ضریب جینی، شاخص پیچیدگی ساختار و ضریب کاهش قطری دولیوکورت جهت مقایسه تفاوت بین تودهها استفاده شد. ارزیابی ساختار توده با توجه به شدت تخریب با استفاده از مثلث ساختار جنگل جهت ارزیابی ساختار تودهها بر اساس شدت تخریب استفاده شد. برای این کار رویهزمینی در طبقات کم قطر، میانقطر و قطور محاسبه شد. اندازهگیری تجدیدحیات گونههای چوبی در ریزقطعات نمونه با ابعاد 2×2 متر (4 مترمربع) در نظر گرفته شد. مشخصات تجدیدحیات گونههای چوبی در سه گروه با ارتفاع کمتر از 0/3، 1/30 -0/30 و بیشتر از 1/30 متر اندازهگیری شد. مشخصههای تنوع گونهای، ترکیب، توزیع تعداد و رویهزمینی در طبقات قطری و وضعیت تجدیدحیات با استفاده از آزمون یک طرفه ANOVA و مقایسات چندگانه توکی در سطح 5 درصد باتوجهبه نوع آشفتگی تودهها مقایسه شدند.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که 2838 پایه متعلق به 11 گونهی چوبی در منطقه موردمطالعه مشاهده شد. توزیع فراوانی گونهها در تودههای جنگلی متفاوت است. ساختار تودهها فراوانی گستردهای از حضور پایههای جوان و کم قطر (D.B.H<30cm)، کاهش پایههای قطور و مسن (D.B.H>55cm) را در هر سه توده نشان میدهد. توده با تخریب متوسط از متنوعترین و فراوانترین تجدیدحیات گونههای چوبی برخوردار است. الگوی کلی توزیع تعداد در طبقات قطری تودههای موردمطالعه همانند تودههای جنگلی ناهمسال طبیعی، رونده کاهنده یا نیمههذلولی را نشان میدهد بهطوریکه منحنی توزیع جمعیت آنها از شکل جی J معکوس پیروی میکند. در هر سه توده بیشترین فراوانی متعلق به گونههای لِوَر (Carpinus orientalis Mill.) و اوری (Quercus macranthera Fisch. & Mey.) بود. در تودههای کمتر دست خورده و تخریب زیاد، این دو گونه به ترتیب 5/60 درصد (667 و 440 فرد) و 22/7 درصد (250 و 165 فرد) از کل پایههای مورد بررسی را تشکیل میدهند.
نتیجهگیری: شدت بهرهبرداری و برداشت در محیط با آشفتگی و تخریب متوسط، بیشتر و در محیط با تخریب زیاد، کمتر است با این حال، نتایج بهدستآمده نشان میدهد که بهنظر نمیرسد بهرهبرداری و برداشت درختان توسط جوامع محلی و حتی تفرج کنندگان اثرات نامطلوبی بر فراوانی، ساختار و زادآوری تودههای موردمطالعه داشته باشد. بلکه عوامل دیگری از جمله برداشتهای غیرمجاز و قاچاق، احداث جاده و مسیرهای انتقال گاز و برق، تغییر کاربری و احتمالاً تغییر اقلیم میتواند نقش مهمی در تخریب این تودههای ارزشمند داشته باشد. باتوجهبه نتایج تحقیق بهبود وضعیت تجدیدحیات طبیعی گونههای درختی بومی از طریق شیوههای مختلف جنگلکاری توصیه میشود. نیاز به حفاظت فوری به منظور اطمینان از بهره برداری و مدیریت پایدار جنگل است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
اکولوژی جنگل دریافت: 1403/5/20 | پذیرش: 1403/10/18