مقدمه و هدف: مطالعه تنوع ژنتیکی و فنوتیپی برای فهم میزان سازگاری گونه های جنگلی در برابر تنش های محیطی مانند تغییرات اقلیمی بسیار مهم و ضروری است و می تواند سبب حفاظت منابع ژنی، احیاء و اصلاح درختان جنگلی گردد. بلوط ایرانی به عنوان گونه غالب جنگل های زاگرس دارای ارزش اکولوژیکی و اجتماعی بالایی است. بنابراین آزمایشهای مبداء بذر که در آن بذر درختان مادری جمعیتهای مناطق جغرافیایی مختلف در یک محیط آزمایشی کاشته میشوند، میتواند به عنوان ابزاری مناسب برای امکان مطالعه تنوع ژنتیکی تطبیقی درون گونه ای مدنظر قرار گیرد.
مواد و روشها: سه پرونانس از شمال غرب تا جنوب غرب زاگرس، بانه (شمالی)، خرمآباد (میانی) و یاسوج (جنوبی) برای تحقیق انتخاب شدند. پرونانس خرمآباد کمترین میزان بارندگی و متوسط دمای سالیانه را در بین پرونانس های مورد مطالعه داشت. بذور درختان مادری در پرونانس خرمآباد از سه ارتفاع مختلف (پایین، میانی و بالا) و در پرونانس یاسوج از دو توده جنگلی (سپیدار و دهبرآفتاب) جمعآوری گردیدند و در مجموع 60 درخت مادری از کلیه پرونانسها انتخاب و بذور آنها در یک شرایط یکسان در منطقه یاسوج به طور تصادفی در آذرماه کاشته شد. پس از سبز شدن بذور در بهار سال بعد، صفات کمی و کیفی رویشی مانند ارتفاع، قطر، جحم، تعداد برگ، رویش قطری و ارتفاعی در طی تابستان، شادابی، خمیدگی، تعداد شاخه و زندهمانی در نهالهای بلوط ایرانی در دو زمان خردادماه (قبل از فصل خشک) و اواخر مهرماه (پایان فصل رویش) اندازهگیری و محاسبه شدند. سپس پارامترهای ژنتیکی کمی مانند درصد واریانس، وراثتپذیری، تنوع ژنتیکی و فنوتیپی در سطح کل پرونانسها و هر پرونانس به طور جداگانه محاسبه و مقایسه شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که واریانس بین درختان مادری در صفات مختلف از 4/7 درصد در تعداد شاخه و خمیدگی تا 25 درصد برای حجم، شادابی و زندهمانی نهالها وجود داشت. درصد واریانس صفات در پرونانسهای مختلف کمتر از درختان مادری بود و کمتر از 5 درصد به ترتیب در صفاتی مانند خمیدگی، رویش قطری و ارتفاعی در طی فصل خشک، تعداد شاخه، زندهمانی و تعداد برگ نهالها مشاهده گردید. اما ارتفاع و حجم نهال بهویژه در مهرماه دارای واریانس بالاتری در سطح پرونانس بودند (حدود 20%). میزان وراثتپذیری نیز از 0/15 – 74/. در صفات مختلف مشاهده شد. کمترین و بیشترین میزان ضریب تنوع ژنتیکی به ترتیب در تعداد شاخه و درصد زندهمانی مشاهده گردید، اما میزان تنوع فنوتیپی در صفات کیفی، رویش در طی فصل خشک، شادابی و زندهمانی کمترین مقدار بود (کمتر از 0/05) و بیشترین آن در ارتفاع نهال مهرماه مشاهده شد (0/6). مقایسه بین پرونانسهای مختلف از نظر پارامترهای ژنتیکی محاسبه شده نیز نشان داد که همه صفات اندازه گیری شده در نهال به جز ارتفاع خردادماه دارای تفاوت زیادی از نظر وراثت پذیری، ضریب تنوع ژنتیکی و عملکرد بودند. میزان وراثت پذیری صفات رویشی در پرونانس های ارتفاع پایین خرمآباد و سپیدار یاسوج از خرداد به مهرماه افزایش یافت اما در بقیه پرونانس ها برعکس بود. همچنین نهالهای پرونانس بانه از نظر صفات رویشی کمی مانند ارتفاع، قطر و حجم بالاترین مقادیر را بین پرونانسهای مورد مطالعه نشان دادند، اما عملکرد، تنوع ژنتیکی و وراثتپذیری رویش در طی فصل خشک، شادابی و درصد زندهمانی در این پرونانس نسبت به سایر پرونانسها بهویژه ارتفاع پایین خرم آباد کمتر بود. ارتفاعات میانی و بالا خرمآباد نیز کمترین عملکرد، تنوع ژنتیکی و وراثتپذیری را در اکثر صفات مورد بررسی بین پرونانس های مورد مطالعه نشان دادند. پرونانس دهبرآفتاب یاسوج نیز علیرغم عملکرد رویشی و زندهمانی پایین دارای تنوع ژنتیکی و وراثتپذیری بالا بود، در حالی که جمعیت سپیدار یاسوج سازگاری بالاتر (از نظر درصد زندهمانی) نشان داد اما تنوع ژنتیکی آن پایینتر بود.
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق مشخص نمود که تفاوت های زیادی در بین پروونانسها از نظر تنوع فنوتیپی و ژنتیکی وجود دارد. صفات رویشی کمی مانند حجم نهال، قطر یقه و ارتفاع نهالهای بلوط ایرانی به دلیل وراثت پذیری متوسط و بالا (بیشتر از 0/4) بر خلاف صفات کیفی مانند خمیدگی و تعداد شاخه می توانند برای گزینش اولیه نهال ها استفاده شوند. همچنین از آنجا که پرونانسهای ارتفاع پایین خرمآباد درصد زندهمانی بالا همراه با وراثتپذیری و تنوع ژنتیکی بالا وجود داشت، بنابراین این پرونانس دارای سازگاری بالاتری نسبت به تغییرات اقلیمی است. بنابراین میتوان با جمع آوری بذر درختان مادری مناسب از آن سازگاری نهال ها و توده های جنگلی احیاءشده در برابر تغییرات اقلیمی را در آینده افزایش داد. از طرف دیگر بر اساس نتایج این تحقیق میتوان بیان نمود که همواره جمعیت محلی شانس بیشتری برای استقرار و رویش ندارند و عوامل دیگری غیر از عوامل جغرافیایی مانند عوامل اقلیمی و بارندگی میتواند موثر باشد. بنابراین پیشنهاد میگردد تا در عملیات جنگل کاری بذور پرونانسهای مختلف بررسی گردد تا بهترین پرونانس برای هر منطقه مشخص گردد. همچنین با توجه به اینکه نتایج نشان داد که تفاوت ژنتیکی بین درختان مادری بیشتر از پرونانس است و نیز بالا بودن تنوع ژنتیکی در پرونانس دهبرآفتاب یاسوج و سازگاری آن با اقلیم یاسوج میتوان از بذر درختان مادری مناسب در آین پرونانس در برنامه احیاء جنگل های یاسوج استفاده نمود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
اکولوژی جنگل دریافت: 1403/4/16 | پذیرش: 1403/5/29